فریبا متخصص: اگر بازیگر نبودم پرستار میشدم
تاریخ انتشار: ۱۲ خرداد ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۸۹۳۹۳۹۳
فریبا متخصص، بازیگر متین و محجوبی است که نهتنها توانمندیاش را در عرصه بازیگری در تلویزیون، سینما و رادیو نشان داده، بلکه یک انسان واقعی است که همیشه با وقار و احترام با مخاطبانش برخورد میکند.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ ضمن اینکه بیشتر بازیهای او درونی است تا اگزجره و غلوآمیز. این اتفاق در سریال «رهایم نکن» به کارگردانی محمدمهدی عسگرپور افتاده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
البته ایفای نقشهای صرف مثبت کار بازیگر را سخت تر میکند، زیرا جای چالش برایش نمیگذارد و باید بازیگر طوری آن را اجرا کند که برای مخاطب تخت و یکسان نباشد و همین کار را دشوار میکند. البته بازی در یک سریال ماه رمضانی اولین تجربه کار مناسبتی متخصص نیست، بلکه او قبلاً در آثار ماه رمضانی همچون ملکوت هم بازی کرده است.
با وجود اینکه متخصص برای مخاطبان تلویزیون و سینما نام آشناست و تا به امروز در آثاری مختلف همچون زیر سقف دودی، آباجان، به کجا چنین شتبان، گالشهای مادربزرگ، به دنیا بگویید بایستد و... نقشهای گوناگونی را بازی کرده، اما همچنان از بازیگری در رادیو نمایش کناره گیری نکرده و با علاقه هرازگاهی در رادیو هم بازی میکند، زیرا به این رسانه علاقه مند است. به بهانه بازی او در سریال رهایم نکن با او به گفتوگو نشستیم.
شما قبل از بازی در سریال رهایم نکن، تجربه بازی در آثار مناسبتی را داشتید. پخش این سریال در ماه رمضان چقدر در انتخاب شما دخالت داشت، زیرا مردم در این برهه زمانی بیشتر مجموعههای تلویزیونی را دنبال میکنند؟
تولید این سریال هشت ماه قبل شروع شد، به همین دلیل قرار نبود با عجله کار کنیم. معمولاً ما مناسبتها را یادمان میرود و یک ماه قبل از ماه رمضان سریال را کلید میزنیم، ولی خوشبختانه این اتفاق در سریال رهایم نکن نیفتاد و ما زمانی کافی برای کار داشتیم و همین برایم اهمیت داشت که قرار است یک سریال با کیفیت با حضور یک کارگردان توانمند ساخته شود، به همین دلیل پذیرفتم، چون خبری از شتابزدگی نبود. ضمن اینکه نقشم را دوست داشتم و میخواستم با یک کار خوب میزبان مردم در ماه رمضان باشم.
کاراکتر آذر برایتان چه ویژگیهایی داشت که پذیرفتید؟
آذر، زنی آرام، صبور و با تجربه است. در مجموع یک شخصیت مثبت است که دوستش دارم. ضمن اینکه او پرستار است و شخصاً حرفه پرستاری را خیلی دوست دارم. اگر بازیگر نمیشدم، شاید پرستار میشدم. به این حرفه از کودکی علاقهمند بودم، چون به بیماران کمک میکنند و همین حس برایم لذتبخش است. ضمن اینکه کاراکتر آذر متفاوت با دیگر زنان قصه سریال رهایم نکن بود.
پس اگر بازیگر نمیشدید، حرفه پرستاری را انتخاب میکردید؟
پرستار یا پزشک میشدم. دوست دارم کارم در ارتباط با مردم باشد و به آنها خدمت کنم و حال جسمی و روحی شان را مساعد کنم.
به نظرتان بازیگری حرفهای نیست که با آن حال مردم را خوب کرد؟ چون به هر حال شما اوقات فراغت آنها را پر میکنید؟
بله، حرفه بازیگری هم این ویژگی را دارد، اما بیشتر علاقه مند به نجات دادن جان مردم هستم، حتی کمکهای اولیه امدادی هم بلدم! (با خنده)
برگردیم به سریال. شما اشاره کردید آذر یک شخصیت مثبت و آرام است. ما هیچ چیز منفی در این شخصیت نمیبینیم. این در حالی است که همه آدمها حتی اگر ویژگیهای مثبت شان هم بیشتر باشد در جاهایی اشتباه میکنند، ولی شخصیت آذر مثبت صرف است و هیچ اشتباهی نمیکند.
آذر در سن میانسالی به سر میبرد. او 50سال دارد و آزمون و خطاهایش را انجام داده و حالا به پختگی و آرامش رسیده است. او در میانسالی میداند که چطور برخورد کند. هر فردی روحیهای دارد و ویژگیهای آذر مثبت است. البته ما فراز و نشیبها را در زندگی او میبینیم، زیرا او بعد از ازدواج با رسول متوجه میشود که او را نمیشناسد و بخشی از کارهای رسول معماست. به نظرم آذر مثل فرشتهای است که روی زمین زندگی میکند. البته نه فرشته مطلق. ضمن اینکه کارهای آذر درست است و من کجا میتوانستم بدجنسی کنم.
منظورم این نیست که آذر بدجنسی کند، اما شخصیت آذر به حدی مثبت است که او را تکبعدی کرده است. این مساله دست شما را در هنگام اجرای نقش نبسته بود؟
شخصیت آذر تعمدی این طور است، زیرا آذر دانایکل قصه است و کارگردان و نویسنده نمیخواستند که دانای کل مثل بقیه زنان قصه رفتار کند. گرچه شخصیت آذر مثبت است، اما من سعی کردم با بازی درونی روحیات او را نشان بدهم. درست است او داد نمیزند، اما وقتی با معماهای زندگی رسول رو به رو میشود، ناراحت شده؛ حتی برای فاصله گرفتن به شمال میرود و دوباره برمی گردد. شخصیت آذر مثل شهره نیست که همه چیز را بیرون بریزد. او متفاوت از زنان اطراف خودش است و اهل داد و هوار نیست!
بازی کردن یک زن به قول خودتان فرشته سخت نبود؟ زیرا هیچ چالشی برای شما نمیگذاشت؟
آذر فرشته مطلق نیست. او هم آزمون و خطای خودش را در روزهای جوانی انجام داده است. وقتی نقشی به بازیگر داده میشود، هر نقشی ویژگیهای خودش را دارد و بازیگر هم باید سعی کند متناسب با شخصیتپردازی آن را خلق کند. من سعی کردم بازیام بیشتر درونی باشد.
فکر نمیکنید شخصیتپردازی آذر مشکل داشت؟
این خواسته نویسنده و کارگردان بود. شخصیت آذر اینطور نیست که داد بزند، حتی جایی که رسول صدایش را بالا میبرد؛ او سکوت میکند. راحت ترین بازی این است که شما داد و هوار بکشید، اما آذر هیچ کدام از این کارها را نمیکند.
آذر 30 سال به خاطر حاج رسول صبر میکند. به نظرتان این صبر غیرعادی نیست؟ و بعد که به هم میرسند خیلی شور و حال ندارند.
آذر بهخاطر رسول نیست که ازدواج نمیکند، بلکه شرایطی برای او اتفاق میافتد که قسمت اش این طور رقم میخورد. از سوی دیگر وقتی یک خانم 50ساله با یک آقا 62ساله ازدواج میکند، مسلماً دیگر شور و حال جوانی و کل کلهای این دوره را ندارند.
شما در طول این سالها با وجود اینکه در سینما و تلویزیون فعال هستید، اما در نمایشهای رادیویی بازی میکنید، دلیلاش چیست؟
راستش رادیو را خیلی دوست دارم. به همین دلیل همچنان در رادیو کار میکنم. البته بازنشست شدم، اما با علاقه به فعالیتم ادامه میدهم. قبل از آنکه به رادیو بیایم به سینما، تئاتر و تلویزیون علاقهمند بودم، اما وقتی وارد رادیو شدم و پشت میکروفن نشستم، حس خوبی داشتم. درواقع دنیای رادیو برایم جذابیت زیادی داشت. همین مساله باعث ماندگاری من در رادیو شد و از 20 و اندی سال پیش تا به امروز در رادیو کار میکنم.
دوست دارم با صدایم به نقشهای مختلفی که بازی میکنم، جان بدهم. خلق یک شخصیت بدون بهره بردن از میمیک صورت، لوازم صحنه، گریم و... کار راحتی نیست. سکوت در رادیو معنا ندارد و باید با صدا انواع احساس را برای شخصیتی که بازی میکنیم، خلق کنیم. بیان در رادیو نقش عمدهای دارد و بازیگر باید تلاش کند کاملا با نقشی که بازی میکند، عجین شود تا به بهترین شکل کارش را انجام بدهد تا مخاطب حس همذاتپنداری داشته باشد.
بازی در نمایشهای رادیویی باعث نشده به روزمرگی بیفتید؟
نه، هرگز به روزمرگی نیفتادم، چون بازی در هر نمایش رادیویی طراوت خاص خودش را دارد و اینطور نیست که نقشهای ثابت و کلیشهای را بازی کنیم. ایفای نقشهای متنوع در رادیو برایم جذابیت دارد و تلاش میکنم تا با اجرای خوب و شسته رفته رنگولعاب تازهای به نقشهایم بدهم.
از سوی دیگر برایم اهمیت ندارد که نقش من زیاد است یا کم یا اینکه قرار است یک صفحه نقش داشته باشم یا ده صفحه، آنچه اهمیت دارد این است که کارم را درست انجام بدهم تا مورد توجه و رضایت شنونده قرار بگیرد. امیدوارم شنوندگان رادیو از کارم راضی باشند.
بیشتر علاقهمند هستید چه نقشهایی را بازی کنید؟
بیشتر دوست دارم نقشهایی را بازی کنم که برایم جای کار داشته باشد. اندازه نقش برایم اهمیت ندارد، بلکه آنچه اهمیت دارد این است که بتوانم روی نقش کار کنم. ممکن است به اندازه چند دقیقه کوتاه در یک نمایش باشم، اما همان نقش چند دقیقهای آنقدر پیچیده است که برای من جذابیت دارد. تـرجــیـــح میدهم به جای اینکه یک نقش بلند تک بعدی را بازی کنم یک نقش کوتاه خوب را به عهده بگیرم.
منبع:جام جم
انتهای پیام/ط
منبع: دانا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۸۹۳۹۳۹۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شیدا یوسفی بازیگر «زودیاک»: دوستداران قصههای واقعی رئالیتیشو ها را میبینند
شیدا یوسفی که تجربه بازی در سینما، تلویزیون، تئاتر و شبکه خانگی را در کارنامهاش دارد، پیش از شروع فعالیت حرفهای خود در سینما و تئاتر در حوزه منشی صحنه مشغول بوده و نخستین تجربه حرفهای خود و بستر معرفیاش به جامعه را سریال «ممنوعه» میداند.
این هنرمند پس از حضور در تلویزیون، وارد پلتفرمهای شبکه خانگی شده و تا امروز در رئالیتیشوها و سریالهای مختلفی نقشآفرینی کرده و بازیگری را به صورت حرفهای دنبال میکند. حضور او در فصل دوم گیمشوی «زودیاک» بهانهای شد تا با او به گفتوگو بپردازیم.
چه شد در گیمشوها حضور پیدا کردید؟
این روزها بازی مورد علاقهام مافیاست. نخستین باری که بازی در «شبهای مافیا» را تجربه کردم، شرکتکنندگان برنامه فقط خانمها بودند که با یک ماه تمرین، بازی را یاد گرفتم. از آن زمان هم در همه مسابقات مافیا حاضر بودم. از سری اول «زودیاک» به بعد هم، هفتهای دو بار جدا از تمرینات با بچهها جمع میشویم و بازی میکنیم و این بازی برایم بسیار جذاب شده در حدی که گاهی در دورهمیهای خانوادگی حوصلهام سر میرود و دوست دارم با دوستانم مافیا بازی کنم.
با کدام فیلم یا سریال به مردم معرفی شدید؟
به نظر خودم سریال «ممنوعه» سبب معرفی من به مردم شد که نخستین کارم در شبکه خانگی بود. در این سریال جزو نقشهای اصلی بودم که سبب شد بیشتر دیده شوم. البته طبق تجربیات من تا امروز، مخاطبان صداوسیما و نمایش خانگی دو دسته کاملاً مجزا از هم هستند. به عنوان مثال در شهرستانها جوانان من را به واسطه حضورم در «شبهای مافیا» یا «مافیا زودیاک» و حتی «ممنوعه» که تماماً تولید شبکه نمایش خانگی هستند میشناسند اما افراد مسنتر به واسطه نقشم در سریالهای صداوسیما با من آشنا هستند.
شما در صداوسیما هم سابقه حضور در سریالهای پرمخاطبی مثل «نونخ»، «بچه مهندس» و آثار دیگر را دارید، به عنوان یک بازیگر، حضور در صداوسیما برای شما دلنشینتر است یا در نمایش خانگی؟
هر کدام از این مدیومها مزایای خوش را دارد، اما مسائلی هست که شاید در هیچ کجای دنیا از لحاظ مناسبات دغدغه بازیگران نباشد مثلاً طراحی لباس یا گریم در صداوسیما بسیار سختگیرانه است اما در شبکه نمایش خانگی بازیگران فضای آزادتری دارند. بازی در محصولات پلتفرمهای نمایش خانگی جذابیت خودش را دارد. مخاطب ایرانی این روزها درگیر برنامهها و سریالهای خانگی شده و مورد پسندش است حتی به نظرم در جامعه امروز مردم به حدی دغدغه فکری دارند که سریالهای طولانی را پس میزنند و به دنبال مینیسریالها میروند و آنها را راحتتر میپذیرند.
تکرار ساخت رئالیتیشو در مورد بازی مافیا مخاطب را خسته نمیکند؟
شخصاً «زودیاک» را از تمام بازیهای مافیا بیشتر دوست دارم و فکر میکنم کسی که بازی مافیا را دوست داشته باشد درگیر این سناریو و این برنامه میشود. یکی از جذابیتهای این بازی این است که حتی اگر بازیکن حرفهای هم باشید، ممکن است در روند بازی دچار اشتباههای جبرانناپذیری بشوید که این دقیقاً مثل زندگی ماست که سراسر تجربه است و قطعاً از اشتباهاتمان درس بیشتری میگیریم. ضمن اینکه مافیا بازی خستهکنندهای نیست زیرا حتی در جمعهای خصوصی هم هیچ وقت دستها تکراری نمیشود و همیشه بازیها و اتفاقهای جدید رخ میدهد.
از طرفی هم فکر میکنم بازی خانمها و آقایان با یکدیگر روند برنامه را بهتر کرده چون معمولاً در بازی، خانمها کمتر به هم اعتماد میکنند یا با هم تعارف و رودربایستی دارند اما زمانی که در بازی خانمها و آقایان کنار هم حضور دارند، بازی حرفهایتر میشود. همچنین حضور شخصیتهای معروف ورزشی یا اهالی موسیقی در برنامه، مخاطبان برنامه را بیشتر کرد. «زودیاک» بستری برای مخاطب ایجاد کرد تا رفتار و احساس افراد مورد نظر را ببیند و آن را حس کند.
در گذشته بسیاری از هنرمندان با این تفکر که حضور در رئالیتیشو میتواند آینده شغلی آنها را تهدید کند در این برنامهها شرکت نمیکردند، امروز این تصور چقدر تغییر کرده است؟
برای پاسخ به این پرسش از خودم مثال میزنم، من در حوزه بازیگری تحصیلات آکادمیک دارم و قطعاً شغل خودم را بازیگری میدانم اما دوست دارم در برنامههای اینچنینی نیز حضور داشته باشم. برنامههای رئالیتیشو جذابیتهای خاص خود را دارند که علاوه بر سرگرمی و جذابیت، از لحاظ اقتصادی نیز برای شرکتکنندگان قابل توجیه است که با توجه به وضعیت خود مجاب به حضور در این برنامهها بشوند. گذشته از این مسائل، همان طور که خانم «شبنم مقدمی» در رئالیتیشو «صداتو» به عنوان داور حضور دارد یا «محسن کیایی» به عنوان مجری به این برنامه میآید، به همین صورت تمام بازیگران کمکم به سمت این برنامهها خواهند آمد زیرا رئالیتیشوها معمولاً مورد پسند مردم واقع میشوند و مگر غیر از این است که ما بازیگران یکی از اهداف اصلیمان سرگرم کردن مردم و ساخت اوقاتی خوش است؟ مثلاً مردم در برنامه «صداتو» به صدای یک شخص عادی که در نانوایی کار میکند اما صدای خوبی دارد و آواز میخواند گوش میکنند و لذت میبرند، بنابراین کسی که دوست دارد قصه بشنود تماشای برنامههای رئالیتیشو را انتخاب میکند.