روایت فریبا متخصص از نمایشهای رادیویی/نمایشنامهای از لوئیجی پیراندلو در راه بازار نشر
تاریخ انتشار: ۴ آبان ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۷۵۵۸۳۷
تئاتر و عرصه هنرهای نمایشی از ابتدای تیر ماه سال جاری و بعد از نزدیک به پنج ماه تعطیلی بار دیگر آغاز به کار کرد، هر چند بسیاری در ابتدا مخالف بازگشایی زودهنگام سالنهای نمایش بودند اما تماشاخانههای تئاتر مکلف شدند تا با رعایت پروتکلهای بهداشتی میزبان مخاطبان باشند.
خبرگزاری میزان - تئاتر و عرصه هنرهای نمایشی از ابتدای تیر ماه سال جاری و بعد از نزدیک به پنج ماه تعطیلی بار دیگر آغاز به کار کرد، هر چند بسیاری در ابتدا مخالف بازگشایی زودهنگام سالنهای نمایش بودند اما تماشاخانههای تئاتر مکلف شدند تا با رعایت پروتکلهای بهداشتی میزبان مخاطبان باشند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در این میان بسیاری از کارگردانان مطرح تئاتر از اجرا سر باز زدند، بسیاری از اجراهای مطرح و برخی دیگر از اجراهایی که از حضور بازیگران چهره و سلبریتیها بهره میبردند ادامه کار خود را به بعد از پایان بیماری کرونا منتقل کردند اما در این میان برخی از کارگردانان جوان فرصت را غنیمت شمرده و آثار خود را روی صحنه بردند.
بیشتر بخوانید: برای مشاهده آخرین اخبار تئاتر طی هفته جاری اینجا کلیک کنید
نمایشنامهای از لوئیجی پیراندلو در راه بازار نشر
اشکان ششبلوکی مترجم، با این توضیح که کتاب لذت درستکاری را در انتشارات افراز در دست چاپ دارد گفت: این نمایشنامه نوشته لوئیجی پیراندلو نویسنده قرن ۱۹ و ۲۰ ایتالیاست که در یک مجموعه به چاپ رسیده و فقط متن لذت درستکاری به فارسی برگردانده نشده بود.
او پیراندلو را نویسندهای واقعگرا دانست که تبوتاب سورئال در آثارش دیده میشود، افزود: در برخی متون نیز ذهنیت آبستره در نوشتههایش نمایان میشود و مفهوم گفتههای او گنگ است. داستان نمایشنامه لذت درستکاری روایت دختری از سطح بالای اجتماعی است که با مرد متاهلی ازدواج میکند. این موضوع با توجه به شرایط حاکمیت قابل قبول نیست و مسیحیان نمیتوانند دو همسر داشته باشند. مردی متشخص که روزگار عرصه را به او تنگ کرده به این بحران پیش آمده کمک میکند.
ششبلوکی که تحصیل کرده رشته طراحی صحنه در ایتالیاست، ادامه داد: کتابی با عنوان کار طراح صحنه با زیر عنوان (سینما، تئاتر، تلویزیون) نوشته رناتو لوری را در دست ترجمه دارم که در مراحل پایانی است و از سوی انتشارات افراز نشر مییابد. این اثر با زبانی شیوا و ساده با توضیحات گسترده به آموزش طراحی صحنه به هنرجویان و علاقهمندانی میپردازد که تجربهای در این عرصه ندارند و میخواهند آن را شروع کنند.
او مباحث این کتاب را جامع با آموزش گام به گام طراحی صحنه دانست و تصریح کرد: کتاب با بحث آموزش در مورد تئاتر و وظایف در این حوزه آغاز شده و در ادامه به بخش سینما و تلویزیون پرداخته است. از ابزار و روابط گروه تولید و نمایش بهره برده و پلهپله طبقهبندی طراحی صحنه را توضیح میدهد و به قسمتهای تکنیکی میرسد. در مورد ابزاری که روی صحنه به کار رفته و چگونگی به کارگیری این ابزارها همراه با طراحی نور و چیدمان میگوید و طراحی صحنه را شرح میدهد. پرداختن به تاریخ مختصری از طراحی صحنه که از تئاتر یونان و روم شروع میشود و به قرون وسطی سپس تئاتر الیزابتین در انگلستان میرسد و عهد رنسانس و سده هشتم، نهم و هزاره اخیر میلادی را دربرمیگیرد. همچنین توضیح در مورد چگونه طراح صحنه شدن و برای فرا گرفتن آن باید به چه جاهایی مراجعه کرد از فصلهای دیگر این اثر است.
روایت فریبا متخصص از داوری نمایشهای رادیویی حوزه دفاع مقدس
عضو هیات داوران جشنواره «راویان حماسه» معتقد است سطح نمایشهای رادیویی با موضوع دفاع مقدس باید دربرگیرنده مولفههای کیفی بسیار زیادی باشد.
فریبا متخصص بازیگر شناخته شده کشورمان که طی روزهای اخیر به عنوان یکی از اعضای هیات داوران جشنواره «راویان حماسه» مشغول به فعالیت است درباره سطح کیفی نمایشهای رادیویی با موضوع دفاع مقدس گفت: ایثاری که خانواده شهدا انجام دادهاند وصف ناشدنی است، اینکه مادری چند فرزندش را در جنگ از دست بدهد هرگز آسان نیست و از طرفی دلاوریها و رشادتهای جوانان برومند ما در هشت سال جنگ تحمیلی، آنچنان باارزش و ستودنی است که میبایست آثاری که هنرمندان رادیویی در حوزه دفاع مقدس تولید میکنند در سطح ارزش شهدا باشد نه کمتر.
وی درباره کیفیت آثار ارسالی به جشنواره «راویان حماسه» گفت: از نظر کیفیت، اختلاف بین آثار زیاد بود، برخی از کارها متن قوی و تأثیرگذاری داشت به خصوص آثاری که حالت مستند-نمایشی و حتی راوی – نمایشی داشتند و به عبارتی خوانش صرف نبودند، به همین دلیل در ذهن شنونده تصویر سازی قوی ایجاد میکردند اما در عین حال برخی از آثار نیز ضعیف بودند و هیچ حال و هوای نمایشی و اتفاق تازه ای در آنها رخ نمیداد تا بر شنونده تاثیر بگذارد.
متخصص ادامه داد: به نظرم بهتر است وقتی که چیزی تعریف میشود، صرفاً حالت روخوانی نداشته باشد بلکه بیشتر به سمت نمایش نزدیک شود تا برای شنونده باورپذیرو جذاب باشد.
این هنرمند با سابقه در پایان گفت: اگر قرار باشد تأثیرگذاری نمایشهای رادیویی دفاع مقدس بیشتر شود بهتر است به طور مستقیم به سراغ سوژه که همان جنگ است نرویم بلکه با ظرافت ابعاد متفاوت جنگ را در بستر خانواده در نظر بگیریم تا قصه خطی و یکنواخت نشود و تاثیر گذاری آن دوچندان شود.
اجرای تئاتر علیرضا کوشک جلالی همزمان با یکهتازی کرونا در آلمان
این جملات را علیرضا کوشک جلالی میگوید؛ هنرمند ایرانی مقیم آلمان که از زمان شروع کرونا حدود دوازده سیزده کلاس آنلاین در زمینه نمایشنامهنویسی، کارگردانی و بازیگری در سراسر دنیا برگزار کرده است. او در پاییز کرونایی امسال نمایش «پابرهنه، لخت، قلبی در مشت» را روی صحنه میبرد.
کوشک جلالی میگوید: برای نخستین بار به صورت آنلاین در ۴ شهر ایران و آلمان مشغول تمرین نمایش هستیم که اولین اجرای نمایش با تمرینات آنلاینی، روز چهارم نوامبر (۱۴ آبان ماه) در شهر کلن به زبان آلمانی به صحنه میرود.
مترجم و کارگردان نمایش «بانوی آوازخوان» درباره فعالیت هنرمندان تئاتر آلمان در دوران کرونایی توضیح میدهد: کرونا بیرحمانه میتازد، اما هنرمندان آلمان با تمام وجود مقاومت میکنند تا صحنه تئاتر و زندگی خالی نماند. البته باید یادآور شوم که بدون کمک مالی و معنوی ارگانهای دولتی به سالنهای نمایش، گروههای تئاتری و... هیچ نمایشی نمیتوانست به صحنه برود. با تمام این کمکها، باز هم شاهد فشار شدیدی هستیم که بر دوش هنرمندان سنگینی میکند.
به گفته او، قرار است نمایش «پابرهنه، لخت، قلبی در مشت» چند اجرا در ماه نوامبر و یک اجرا در ماه دسامبر داشته باشد.
او درباره اجرای این نمایش با حضور تماشاگران میگوید: طی آخرین خبر ستاد مبارزه با کرونای شهر کلن، هر شب پذیرای تنها ۲۰ تماشاگر هستیم، که این ضرر اقتصادی بزرگی برای گروه اجرایی است.
بازیگر این نمایش میشاییل مورگن اشترن است وطراحی صحنه آن را سینا فیض و یاسمن علمیان انجام میدهند.
مریم مظهری به عنوان دستیار کارگردان، رایکا جلالی در بخش عکس و گرافیک و آسترید فرویدن برگر به عنوان مشاورهنری در اجرای این نمایش همکاری دارند.
اولین اجرای این نمایش روز چهارم نوامبر ۲۰۲۰ (۱۴ آبان ماه) ساعت ۲۰ در تئاتر هوریسونت کلن و به زبان آلمانی است و اجراهای دیگر آن روزهای ۱۳، ۱۸، ۱۹ نوامبر (۲۳، ۲۸ و ۲۹ آبان ماه) و ۸ دسامبر (۱۸ آذر ماه) ساعت ۲۰ در همین مکان خواهد بود.
نمایشنامه «پابرهنه، لخت، قلبی در مشت» بر اساس جنایت هولناکی نوشته شده که چند جوان نئوفاشیست آلمانی در سال ۱۹۹۳ در شهر زولینگن آلمان مرتکب شدند. آنها ساختمانی را که یک خانواده ترک در آن زندگی میکرد به آتش کشیدند و چند تن از اعضای خانواده خاکستر شدند.
اما کوشک جلالی، به جای استفاده از کلیشههای مترادف، برای بازسازی این جنایت، طنز گزندهای انتخاب کرد که نه تنها جایگاهی ویژه در تئاتر معاصر آلمان یافت، بلکه بر افکار عمومی تاثیری پایدار داشت.
علیرضا کوشک جلالی
کوشکجلالی در سال ۲۰۱۶ به دلیل مجموعه فعالیتهای تئاتریاش جایزه افتخاری تئاتر شهر کلن را دریافت کرد. علاوه بر آن، این نمایشنامه در سال ۱۹۹۹ برنده جایزه نمایشنامهنویسی مردمی آلمان شد.
این نمایشنامه تاکنون بیش از هزار اجرا توسط گروههای مختلف در کشورهای آلمان، سوئیس، اتریش، اکراین، روسیه، ترکیه، آمریکا، ایران، بورکینا فاسو و ... داشته و در فستیوالهای بینالمللی گوناگونی روی صحنه رفته است. با این همه بسیاری از تماشاگران اجرایی را که پیش از این با کارگردانی کوشک جلالی روی صحنه رفته است، بهترین اجرای این اثر میدانند.
در آستانه اجرای این نمایش در آلمان، متن آن در ایران از سوی نشر «مهر نوروز» روانه بازار نشر شده است.
نمایشنامه «پابرهنه، لخت، قلبی در مشت» پانزدهمین کتاب از مجموعه نمایشنامهها، آثار ادبی و ترجمه علیرضا کوشک جلالی است که از سوی این نشر منتشر میشود.
این کتاب با قطع رقعی با ۱۳۸ صفحه و با قیمت ۲۸ هزار تومان از طریق کتابفروشیهای معتبر سراسر کشور عرضه میشود.
کارگاه نمایشنامهنویسی هاله مشتاقینیا برپا میشود
هاله مشتاقینیا درباره تازهترین فعالیتهایش میگوید: دو متن نمایشی به منظور اجرا نوشتهام که بعدا جزییات بیشتری درباره آنها اعلام میشود و در این زمانِ کرونا هم داستانِ کوتاهی نوشتهام به نام «عشق در زمان کرونا» که در مجموعهای که متشکل از داستانهایی از نویسندگان زن است، منتشر خواهد شد.
این نمایشنامهنویس، هم وقتی مانند دیگر همکارانش دریافت که در دوران کرونایی امکان اجرای تئاتر بسیار ضعیف است، ایدهای را که از مدتها پیش درباره برگزاری کلاسهای مجازی نمایشنامهنویسی داشت، عملی کرد و کارگاهی مجازی را با نام «از داستان تا نمایش نامه» بر مبنای اقتباس و شناخت عناصر دراماتیک با تاکید بر داستانهای کوتاهی از جی.دی.سلینجر برگزار کرد و حالا هم قصد دارد دوره جدید کارگاهِ مجازیِ نمایشنامهنویسی خود را با عنوان «نوشتن برای صحنه» برگزار کند.
مشتاقینیا در ارزیابی تجربه اولین کارگاه مجازی خود میگوید: تجربهی کارگاه نخست موفقیتآمیز بود و فارغ از مقطعی که به دلیل شیوع ویروس کووید۱۹ در آن به سر میبُردیم و هم چنان هم ادامه دارد، شکل مجازی آموزشی مورد استقبال قرار گرفت، اما برای هنرجویان مستعد در شهرستانها یا خارج از ایران و همچنین علاقهمندانی که به دلیل مشاغل مختلف، امکان حضور در ساعتهای مشخص در کلاسهای پایتخت را ندارند، بسیار مورد توجه قرار گرفت.
او تاکید دارد که هدفش از برگزاری کارگاه مجازی نمایشنامهنویسی، کوتاه مدت نبوده و به همین دلیل دورهی جدید آموزش مجازی را با سرفصلهای دیگری آغاز کرده است.
این نویسنده در پاسخ به این پرسش که آیا دوران کرونا و با توجه به برخی از تجربیات در حوزه اجراهای آنلاین، این احتمال وجود دارد که نمایشنامهنویسان به سمت اشکال دیگری از نوشتن سوق پیدا کنند؟ توضیح میدهد: ممکن است بر حسب اجراهای متنوع و یا اشکال اجرایی به شیوهی آنلاین، نگارش متون تازهای هم برای برآورده شدن نیاز، نوشته شود اما روندِ نمایش نامهنویسی برای صحنه و با حضور تماشاگر هم ادامه خواهد داشت.
مشتاقینیا تصمیم دارد در کارگاه تازه خود مباحثی همچون «پروازِ ذهن بر سوژههای پیرامون: از ایده تا ابزارِ تحقیق برای رسیدن به طرح»، «تنیدن تاروپودِ ایده در قواعد درام: از ساختار تا شناخت عناصر دراماتیک،«ملاقات با شخصیتها: از شناختِ شخصیت تا پردازش و نگارشِ دیالوگ» و «رنگ آمیزیِ متن: از پرداختِ جزئیات تا ترسیمِ نهایی نمایش نامه» را آموزش بدهد.
انتهای پیام/
برچسب ها: تئاتر شهر تئاتر ایرانمنبع: خبرگزاری میزان
کلیدواژه: تئاتر شهر تئاتر ایران نمایش های رادیویی علیرضا کوشک جلالی نمایشنامه نویسی اجرای این نمایش قلبی در مشت طراحی صحنه نامه نویسی مشتاقی نیا نمایش نامه دفاع مقدس روی صحنه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mizan.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری میزان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۷۵۵۸۳۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
قصه شهرت و پایانش رنگ کهنگی نمیگیرد/ ترس و تردیدهای یک ستاره
به گزارش خبرنگار مهر، نمایش «چه کسی جوجه تیغی را کشت» به نویسندگی و کارگردانی بهرام افشاری و بازی افشاری و تینو صالحی تا ۲۱ اردیبهشت ماه در پردیس تئاتر شهرزاد روی صحنه است. این اثر نمایشی که در دور جدید اجراهای خود با استقبال مخاطبان روبهرو شده قرار است به زودی در شهر اصفهان نیز اجرا داشته باشد. محدثه واعظی پور منتقد و فعال رسانهای یادداشتی درباره این اثر نمایشی نوشته و به ویژگیهای نمایش افشاری که این روزها تبدیل به ستاره پولساز سینما نیز شده، پرداخته است.
در این یادداشت آمده است:
«عشق به بازیگری و دنیای سینما، دستمایه ساخت فیلمهای مختلف و طرح روایتهای متنوع بوده است، این عشق سودایی که بسیاری را درگیر و مهمتر از آن سرخورده کرده، موضوع اصلی نمایش «جوجه تیغی» به کارگردانی بهرام افشاری بازیگر تئاتر و سینما بود، نمایشی که بر اساس مونولوگ پیش میرفت و افشاری، راوی آن، زندگی شخصی و تجربههای خود را با قصه و خیال در هم آمیخته و داستان جوانی شهرستانی را روایت میکرد که عشق به بازیگری او را به تهران و پشت صحنه سینما آورده است. اواخر دهه ۹۰، وقتی «جوجه تیغی» روی صحنه رفت، افشاری بازیگر شناخته شده تئاتر بود، اما مثل امروز در سینما محبوب، مشهور و پولساز نبود. آنهایی که نمایشهای «دیابولیک: رومئو و ژولیت» (آتیلا پسیانی) یا «پاییز» (نادر برهانی مرند) و «دن کاملیو» (کوروش نریمانی) را دیدهاند، او را به خاطر میآورند. بازیگر همنسل نوید محمدزاده و هوتن شکیبا که حضورشان در تئاتر، مژده تولد نسلی تازه را میداد. بازیگرانی مستعد که تئاتر، خانه اصلیشان بود اما بالاخره کشف شدند و مقابل دوربین رفتند.
افشاری، به خاطر ویژگیهای ظاهریاش اغلب در نقشهای کمدی و فضاهای طنزآمیز روی صحنه میرفت، صدای خوب، قدرتش در بداههگویی و انعطاف بدنیاش کمک میکرد تا برای خنداندن تماشاگر، دست به هر ترفندی بزند و بازیگر شیرینِ روی صحنه باشد. اگر چه نقش جدیاش در «دیابولیک: رومئو و ژولیت» نشان داد میتواند سیمای جوان بذلهگو و طناز را تغییر دهد.
موفقیت «جوجه تیغی» بیش از قصه سادهاش، به روایت صمیمی و سرراست افشاری مربوط میشد. او که بر متن تسلط کامل داشت، با دستی باز، شوخی میکرد، از تماشاگر خنده میگرفت و در لحظاتی، احساسات او را درگیر میکرد. در فاصله اجرای «جوجه تیغی» تا «چه کسی جوجه تیغی را کشت؟» افشاری، در سینمای ایران چند فیلم کمدی پر سر و صدا و پرفروش بازی کرده است. او در «فسیل» (کریم امینی)، تنها یک کمدین پولساز نیست، بلکه سعی کرده به شخصیت اسی، جوان آس و پاس و سادهدل پایین شهری، شیرینی و ملاحت بدهد. از میان انبوه بازیگران کمدی چند سال اخیر، افشاری در «فسیل» طراوتی دارد که اگر خودش مدام آن را در سینمای تجاری خرج نکند، برای تماشاگر دوست داشتنی و تازه است.
طبیعی است که سینمای کمدی، انبوهی نقش مشابه اسی به او پیشنهاد کند، اما مقاومت در برابر دستمزدهای وسوسهکننده عمر بازیگری افشاری را تضمین میکند. نکتهای که به نظر میرسد، یکی از دغدغههای شکلگیری «چه کسی جوجه تیغی را کشت؟» است. در این نمایش، افشاری، مانند «جوجه تیغی» خودش را نقد کرده و در معرض داوری قرار میدهد. این رویکرد جسورانه، هوش بازیگری را نشان میدهد که فردای حرفهاش را در وضعیت سرخوشانه امروز، نمیبیند. او در این نمایش، نقش بازیگری را بازی میکند که دوره طلایی حرفهاش را پشت سرگذاشته و در مسیری که طی کرده، گرفتاریهای فراوانی داشته است. برای آنکه روایت ملالآور نشود، افشاری، بخشی از بار قصه را روی دوش همبازیاش تینو صالحی قرار داده است.
تعامل و بده بستانهای آنها خوب از کار درآمده و ایده ارجاع به گذشته و نمایش «جوجه تیغی» تمهید مناسبی برای رفت و برگشتهای قصه و انرژی گرفتن از آن نمایش است. «چه کسی …» متلکهای سیاسی و تکهپراکنیهای اجتماعی بیشتری نسبت به «جوجه تیغی» دارد، اما همه جذابیت نمایش به خاطر ترسیم این بازجویی و نقد بازی قدرت نیست. «چه کسی...» باز هم درباره بازیگری است، درباره سودایی که بر خلاف تصویر پرزرق و برق و باشکوهش، میتواند ویران کننده باشد و برای بهرامِ نمایش «چه کسی...» این گونه بوده است. افشاری با پیش کشیدن پای شبکههای اجتماعی، نقض حریم خصوصی و مسائلی از این دست، جامعه را نقد و با بازیگرانی که سرنوشتشان، از این طریق، تغییر کرده همدلی میکند.
برای افشاری به شهادتِ «چه کسی …»، دنیای بازیگری هنوز فریبنده و جذاب است. رویاهای او همچنان روی صحنه جان میگیرند و مهرش به مردم (مخاطبانش) را آنجا حس میکند. او در این نمایش، بیش از آنکه بخواهد نماد هنرمند یا بازیگر ممنوعالکار باشد (که هست)، شبیه خودش است، خودش را در مواجهه با مأموران نظارت کننده قرار داده و به جلسه بازجویی خودخواستهای تن داده تا به تماشاگر یادآوری کند، ترسها و تردیدهای یک ستاره، غیرقابل باور نیست.
«چه کسی جوجه تیغی را کشت؟» درباره زوال دوران ستارههاست، درباره ترس از مواجه شدن با جهانی که بازیگر، دیگر در آن شناخته شده و محبوب نیست. تصویری از مواجهه عقل و عشق و جهان پر اضطراب هنرمند، پس از افول جایگاهش. همان طور که «جوجه تیغی» میتواند بارها دیده شود و روایتی درباره امروز باشد، «چه کسی …» هم این ویژگی را دارد، چرا که قصه شهرت و پایان آن رنگ تکرار و کهنگی نمیگیرد.
کد خبر 6097465 آروین موذن زاده